هرشب صبحبتشان این بود که یه جوری آقای ...ازسر راه بردارند .خدانکند حرص وطمع مال منال وپست ومقام
به دل کسی بیفتد این هم کسی که ذره ای از نسانیت توی وجودش نباشد.جوری نقشه کشیدبودند که از سر راه بردارنش
ویکی از خودشان جانشین شود .به هردری میزدند وبه هر مکر وحیلیه ای متوسل می شدند.آخر هم کار خودشان راکردنند .آخراین قدر پست بودندوزبان باز. کار طرف را ساختند .یکی دیگر سر دراورد ورفت آمد خود را به اتاق رءیس زیاد کرد .آقایان بو بردنند.واین بنده خدا راهم گوشه گیر کردند.بالاخره یکی ازاین آقایان جانشین شد.وسیصدوشصت درجه تغیرکرد.وازآن جایی که چوب خدا صدا ندارد یکی از این آقایان راخراج کردنند .واون یکی این قدر زبان باز بود که رءیس راخام خودش کرد.ولی این آقای جانشین تا قبل از مقام به قول معرف پشه توی دهانش می مرد.ولی از فردای کرفتن مقام خدا نصیب گرگ بیابان هم نکند. خدایا تورابحق این روزهای عزیز تورا بحق محمد وآل محمد تا ظرفیت ندادی مال ومنال وپست ومقام هم مده .اما این جاه طلبیهای آقای جانشین ودوستانش ادامه دارد.